به گزارش ایبِنا به نقل از دوماهنامه تازههای اقتصاد، محدودیتهای ایجادشده غیرقانونی و تحریمهای یکجانبه آمریکا باعث شده فعالیت بینالمللی بانکها در ماههای اخیر تحتتاثیر قرار بگیرد. فعالیتهای تجاری بازرگانان نیز که ارتباط مستقیمی با بانکهای خارجی دارند، از این ناحیه آسیبپذیر شده است. برای بررسی بیشتر این موضوع با سعید روشنی، عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان و رییس کمیسیون بانک و فاینانس، گفتگویی انجام شده که مشروح آن در ذیل میآید.
**مهمترین مشکلی که بانکهای ایرانی در حال حاضر با آن روبرو هستند اعمال تحریمهای یکجانبه آمریکا و منع دادوستد با ایران است. بانکهای بزرگ دنیا با توجه به نگرانی خود برای از دستدادن بازار آمریکا حاضر به همکاری با بانکهای ایرانی نیستند. در این اوضاع، چه اقدامی باید انجام داد؟
روشنی: تعداد اندکی از بانکهای کوچک اروپایی در حال حاضر نیز کمابیش روابط کارگزاری خود را با ایران حفظ کردهاند، اما مشکل این است که این بانکهای کوچک نیز از ترس تحریمهای یکجانبه آمریکا هیچگاه این ارتباط را اعلام نمیکنند و شاید امروز نقلوانتقالی را انجام دهند و فردا آن را انجام ندهند. همچنین، این بانکهای کوچک با توجه به سرمایه پایین، فقط دادوستد را در حد محدود کارگزاری میکنند. نسبت کفایت سرمایه پایین هم مشکل دیگر این بانکهاست که بر ریسک موسسات مالی ایرانی میافزاید. اما در شرایطی که همه راهها بسته است، شاید کارکردن با هر بانکی توجیهپذیر میشود. مشکل دیگر این است که این بانکها هزینه کارگزاری بالایی را درخواست میکنند و دلیل آن را بررسی موارد تطبیقی و مبارزه با پولشویی و همچنین افزایش ریسک شهرت اعلام میکنند.
** در صورتی که ایران به هر دلیلی به عضویت گروه ویژه اقدام مالی (FATF) در نیاید، آیا شانسی برای همکاریهای بانکی بینالمللی وجود خواهد داشت؟
روشنی: هر نوع همکاری بینالمللی تابع قوانین و دستورالعملها و توصیههای نهادهای بینالمللی است. هر آنچه به ارتباط با خارج از مرزها مربوط میشود ‐ چه در بحث دیپلماسی، چه در ورزش، و غیره ‐ تابع این قوانین و دستورالعملهاست. متاسفانه، بحث عضویت در گروه ویژه اقدام مالی در ایران به یک مسئله سیاسی ملی تبدیل شده است، در حالی که باید از دید فنی به این موضوع نگریست. از دید فنی، شانسی برای توسعه روابط بینالمللی بانکی بدون عضویت در این گروه وجود ندارد و حتی اگر شانسی هم برای همکاریهای بینالمللی بانکی بدون عضویت در FATF باشد، هزینه سنگینی بر بانکها و موسسات مالی ایرانی و به تبع آن کسبوکارها تحمیل میکند.
** آیا با پیمانهای پولی دوجانبه و استفاده از ارزهای ملی برای مبادلات بانکی میتوان تجارت با برخی از کشورها از جمله چین، عراق، روسیه، ترکیه، هند، و … را حفظ کرد؟
روشنی: پیمانهای پولی در وضعیت فعلی، که بیشباهت به شرایط جنگ اقتصادی نیست، یکی از راههایی است که میتوان رفت، به ویژه با کشورهایی که اشاره کردید. پرواضح است که هزینه این کار برای بازرگانان و بانکها بالاست. در واقع، نه فقط از لحاظ بانکی بلکه از لحاظ بازرگانی ریسک تبدیل ارز به ارزهای دیگر و دلار را در کشورهای طرف قرارداد افزایش میدهد و از لحاظ اقتصاد ملی، ما را مجبور به دادستد با این کشورها میکند و در بلندمدت آثار خوبی به جا نخواهد گذاشت.
** سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه، و آلمان سازوکار تسهیل تجارت با ایران (اینستکس) را ثبت کردهاند و طرف ایرانی نیز اقدام مشابهی را انجام داده است تا با استفاده از این سازوکار، تجارت دستکم برای کالاهای اساسی و دارو فراهم باشد. مهمترین موانع برای عملیاتیشدن این سازوکار و همچنین اضافهشدن کالاهای دیگر به آن چیست؟
روشنی: اینستکس فقط یک کانال مالی است و همچنان تراکنشها باید از طریق موسسات مالی و بانکها صورت پذیرند؛ این یعنی باید بانک یا بانکهایی وجود داشته باشند تا کار کارگزاری را انجام دهند. نکته دیگر این است که اینستکس سازمانی است که تا به حال فعالیتی شبیه این را انجام نداده و نوپاست و سازوکار اجرایی برای آن از قبل طراحی نشده است. با توجه به تحریمهای آمریکا، بر اساس آزمون و خطا حرکت میکند تا بتواند الگوی سازمانی موفقی را اجرا کند. البته به عنوان مثال، در حال حاضر شعبه مونیخ بانک خاورمیانه روابط کارگزاری را برای دادوستد کالاهای اساسی و دارو و تجهیزات پزشکی راهاندازی کرده است و قاعدتاً اینستکس باید ارزشافزوده بیشتری ارائه دهد.
اینستکس در واقع میتواند در بلندمدت هم برای ایران و هم برای اتحادیه اروپا برای دورزدن تحریمهای احتمالی مفید باشد. اما، به نظر نمیآید در کوتاهمدت در این کار موفق باشد. مهمترین مانع عملیاتیشدن اینستکس عدم همکاری بانکهای اروپایی است که همچنان از تحریمهای یکجانبه آمریکا هراس دارند.
** از وضعیت فعالیت بانکها بعد از تحریم چه ارزیابیای دارید و به نظر شما بهترین راهکار برای ادامه روابط بینالمللی نظام بانکی چیست؟
روشنی: بانکها در حالت فعلی منفعلانه برخورد میکنند؛ البته، پرواضح است که برای مثال در تصویب عضویت در کنوانسیونهای بینالمللی مانند FATF یا مبارزه با جرایم سازمانیافته، بانکها تابع سیاستمداراناند. اما، بانکها باید به طور فعال مزایای عضویت و البته هزینههای عدم عضویت در این کنوانسیونها را برای مراجع تصمیمگیرنده تشریح کنند.
به نظر بنده، مشکل اینجاست که نمیتوان راهکاری را در وضعیت فعلی برای گسترش یا ادامه فعالیتهای بینالمللی ارائه داد. تمام درها برای ارتباط بینالمللی مستقیم بانکی بسته است.
آنچه در توان بانکهاست تغییر در ساختارهای مالی اعم از اجرای استانداردهای بینالمللی حسابرسی، همگرا کردن قوانین ملی و بینالمللی مبارزه با پولشویی و اجرای سازوکارهای مدیریت ریسک (اعم از ریسک عملیاتی، اعتباری، و غیره) در بانکهاست. در واقع، بهترین فرصت برای انجام این تغییرات زمان تحریمهای کنونی است. به نظر نمیآید تحریمهای یکجانبه آمریکا دوام زیادی داشته باشند، اما پس از این تحریمها هزینه-فرصت برای تغییرات ساختاری در نظام بانکی بالا خواهد بود.
آنچه همیشه مورد غفلت قرار میگیرد، این است که همچنان تصمیمهای سیاسی مهمترین تاثیرگذاری را در روابط بینالمللی بانکی دارد؛ به عنوان مثال، در صورت مذاکره مستقیم ایران و امریکا شاید نیازی به پیمانهای پولی دوجانبه یا اینستکس در شرایط عادی نباشد و بیشتر مشکلات سطحی فعلی از بین برود، اما مشکلات ساختاری باقی میمانند. برای حل این مشکلات ساختاری یا کاهش آنها میتوان امروز دست به کار شد، زیرا با تحریمها ارتباطی ندارند.